-
پاییز مرا عاشق می کند...
دوشنبه 2 آبان 1390 11:50
پاییز است وقت پاشیدن گندمـــــــ بوی سیب می اید صدای ناله ی برگها را می شنومـــــــــــ زیر پاهایمــــــــــ از جاده های سرد و بی عاطفه عبور می کنمـــــــــــــ و انتظار را معنا میکنمـــــــــــ..... پاییز مرا عاشق می کند باران عاشق تر . . حالا تو بگو این باران پاییزی با من چه می کند ....!!
-
این 10 رفتار را در دوران نامزدی جدی بگیرید...
دوشنبه 2 آبان 1390 11:47
یکی از حساسترین لحظات زندگی دختر و پسرجوان، دوران نامزدی است که در این دوره طرفین باید تا حدی به شخصیت درونی همدیگر پی ببرند. در دروان نامزدی اگر دختر و پسر بخواهند به شخصیت واقعی یکدیگر پی ببرند، باید با هم صادق باشند؛ اما متاسفانه برخی افراد در این دوره صداقت نداشته و با اعمال فریبکارانه فرد مقابل خود را فریب...
-
سایه ام اما هستم!...
دوشنبه 2 آبان 1390 11:28
از خدا خواستم که تکرار دوست دارم هایم را به گوشت برساند تا لبخند مرا هرگز فراموش نکنی و ببینی که سایه ام به دنبالت است تا هرگز مپنداری تنهایی....
-
ستاره...
دوشنبه 2 آبان 1390 11:27
ای ستاره ای ستاره غریب... ما اگر ز خاطر خدا نرفته ایم... پس چرا به داد ما نمیرسد... ما صدای گریمان به آسمان رسید.... از خدا چرا صدا نمیرسد...
-
تولدت مبارک...
چهارشنبه 13 مهر 1390 11:09
بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز از اسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا یه کیک خیلی خوش طعم ،با چند تا شمع روشن یکی به نیت تو یکی از طرف من الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم به خاطر و جودت...
-
کاش بارانی ببارد...
سهشنبه 12 مهر 1390 14:53
کاش بارانی ببارد ، قلبها را تر کند بگذرد از هفت بند ما ، صدا را تر کند قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها...
-
زندگی شاید...
سهشنبه 12 مهر 1390 14:49
زندگی شاید ، شعر پدرم بود ، که خواند چای مادر ، که مرا گرم نمود نان خواهر ، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغش کردیم زندگی ، زمزمه ی پاک حیات است ، میان دو سکوت زندگی ، خاطره ی آمدن و رفتن ماست لحظه ی آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست من دلم می خواهد ، قدر این خاطره را دریابم
-
سهراب گفتی...
سهشنبه 12 مهر 1390 14:42
سهراب گفتی چشمها را باید شست……….. شستم ولی؟؟؟؟؟؟؟ گفتی جور دیگر باید دید ……….. دیدم ولی؟؟؟؟؟؟؟ زیر باران باید رفت……….. رفتم ولی؟؟؟؟؟؟؟ او نه چشمهای خیس وشسته ام را و نه نگاه دیگرم را……….. ………..هیچکدام را ندید فقط در زیر باران با طعنه ای خندید وگفت دیوانه باران ندیده
-
قشنگ است...
سهشنبه 12 مهر 1390 14:39
به درد هم اگر خوردیم قشنگ است به شانه یار هم بودیم قشنگ است در این دنیا که بایانش به مرگ است برای هم اگر مردیم قشنگ است
-
پاییز...
سهشنبه 12 مهر 1390 14:37
باز پائیز است، اندکی از مهر پیداست! دراین دوران بی مهری، بازهم پائیز زیباست. مهرت افزون، پائیزت زیبا
-
ما همـه آفتابگــردانیـم...
سهشنبه 29 شهریور 1390 15:34
گل آفتابگردان روبه نور می چرخد و آدمی رو به خدا ما همه آفتابگردانیم اگر آفتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی دیگر آفتابگران نیست آفتابگردان کاشف معدن صبح است و با سیاهی نسبت ندارد. اینها را گل آفتابگردان به من گفت و من تماشایش می کردم که خورشید کوچکی بود در زمین که هر گلبرگش شعله ای بود و دایره ای داغ در دلش می سوخت...
-
دیر...
پنجشنبه 24 شهریور 1390 19:23
شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند نیمم آتش سوخت نیم دیگرم را باد برد از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا بیت های روشن و شعله ورم را باد برد باهمین نیمه همین معمولی ِ ساده بساز دیر کردی نیمه ی عاشقترم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت وا...
-
خدایا!...
دوشنبه 17 مرداد 1390 12:52
خدایا! کمکم کن تو را به خاطر خودت دوست داشته باشم، نه به خاطر خودم و نه به خاطر ترس از عذاب آخرت.
-
انا لله و انا الیه راجعون...
جمعه 7 مرداد 1390 23:30
پدرم رفت پیش خدا
-
آرزوی من...
دوشنبه 20 تیر 1390 13:43
در عمق آرزوی من است که در وجودت خانه ای داشته باشم ، حتی به مساحت یک باد
-
مهربانی...
دوشنبه 20 تیر 1390 13:30
زندگی آنقدر طولانی نیست که هر روز بتوان مهربان بودن را به فردا انداخت
-
به یاد تو...
دوشنبه 20 تیر 1390 13:20
در التهاب روزها تو را به یاد می آورم تنها یک شب در حافظه ام مهتابی ست شبی که انگشتان تو، ماه را به نشانه گرفته است بالای هر دستی، دست های من است که سالهاست دراز به دراز راه ها، به پاهایت نمی رسد به کدامین دیدار دلخوش کنم؟ و به کدامین گفته ها؟ وقتی، دیداری ندیدنت را و حرفی نگفتنت را نصیبم می کند! کجاست لحظه ای که بوی...
-
قرآن ! من شرمنده توام...
دوشنبه 20 تیر 1390 13:08
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است . قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام. یکی ذوق می کند که ترا بر روی...
-
ولادت امام علی (ع) روز پدر و تولدم...
چهارشنبه 25 خرداد 1390 23:06
ولادت امام علی (ع) ولادت با سعادت نخستین اختر فروزان امامت و ولایت , مولی الموالحدین حضرت علی (ع ) مبارک باد. روز پدر مبارک تولد تولد تولدم مبارک مبارک مبارک تولدم مبارک!!!!!! خوشحالم که تولدم مصادف شده با میلاد امام علی (ع)
-
روزت مبارک...
سهشنبه 3 خرداد 1390 11:26
-
خداوندا ...
سهشنبه 3 خرداد 1390 11:06
خداوندا دستانم خالی اند و دلم غرق آرزوهای بزرگ یابه قدرت بی کرانت دستانم را توانا کن یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن . . .
-
تو...
سهشنبه 13 اردیبهشت 1390 10:40
تو چه می دانی؟؟؟ وقتی از همه جا مانده با دلی تنگ و پاهایی خسته از دویدن بیهوده به انتهای خط می رسم باز هم چشمان تو آخرین حربه ی من برای فرار از زندان زندگی است... تو چه می دانی از من؟؟؟ تو می دانی با نگاهت به بی نهایت می رسم؟؟؟!!!
-
کمک خدا...
دوشنبه 12 اردیبهشت 1390 12:51
خوابی دیدم… خواب دیدم در ساحل با خدا قدم میزنم. بر پهنه اسمان صحنه هایی از زندگی ام برق زد. در هر صحنه دو جفت جای پا روی شن دیدم. یکی متعلق به من و دیگری متعلق به خدا…. وقتی آخرین صحنه در مقابلم برق زد. به پشت سر و به جای پاهای روی شن نگاه کردم. متوجه شدم که چندین بار در طول مسیر زندگیم. فقط یک جفت جای پا روی شن بوده...
-
خدا...
دوشنبه 12 اردیبهشت 1390 12:45
وقتی با خدا گل یا پوچ بازی میکنی، نترس! تو برنده ای، چون خدا همیشه دو دستش پُره
-
زندان...
دوشنبه 12 اردیبهشت 1390 12:38
شمـــع – باد – آزادی پروانه ای در حسرتــــــ عشــق – درد - بی رنگی اشکی به رنگ هجرتــــــ مرگ – خاک – بی باکی رفتـــن بدون رخصتـــــ درد – درد – تنهایی بودن در اوج غفلتــــــ ...
-
اسب نفس بریده را طاقت تازیانه نیست...
چهارشنبه 10 فروردین 1390 16:35
در این دیار خسته کش دیگر بریده نفسم هرچه تلاش می کنم به آرامش نمی رسم در این دیار خسته کش وجود من بیهوده شد ارثیه های عاطفی اینجا زمن ربوده شد روز نفس نفس زنان رو به سراب می روم خشک گلو و تشنه لب به عشق آب می روم شب که به خانه می رسم شکسته بال و خسته جان در غم فردای دگر باز به خواب می روم از تن خشک شاخه گل توقع جوانه...
-
تنهایی...
چهارشنبه 10 فروردین 1390 16:19
در آن لحظه که به شدت احساس تنهایی می کنید، مطمئن باشید که یکی برای دیدن شما لحظه شماری می کند
-
سال نومبارک...
یکشنبه 29 اسفند 1389 22:13
بسم الله الرحمن الرحیم یــــــا مقــــــــلّــــب القــــــــلوب والابصـــــــــــــــار یـــــــــا مــــــــدبــر الـــلّـــیــــــــل و النّهــــــــــار یـــــا محـــــــــــــوّل الحـــــول و الاحـــــــوال حــــوّل حالنـــــا الــــی احســــــن الحـال با سلام به تو عزیزی که در تمام این مدت با من بودی و دوست خوب...
-
آرزو...
یکشنبه 1 اسفند 1389 23:10
ز تمام بودنی ها تو فقط از آن من باش که ز غیر با تو بودن دلم آرزو ندارد...
-
دکتر علی شریعتی...
چهارشنبه 27 بهمن 1389 12:34
کتاب علی تنهاست اثر معلم شهید دکتر علی شریعتی دانلود فایل Pdf می باشد