کاش بارانی ببارد ، قلبها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما ، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها
شاید این باران که می بارد شما را تر کند
سلام
حال شما؟؟
خوب و خوشی؟؟
مطلب باران رو دوست داشتم. به خصوص عکسش رو