دستمو بگیر
نذار تو عمق رویا غرق بشم
بذار آفتابی بشه هوای دل
بذار همخونه بشه دل های تنگ هردومون
دستتو بده به من
بیا با هم خورشیدو نگاه کنیم
شب تاریک رو رها بکن
بذار باز ماه و ستاره رو به شب هدیه کنیم
دستامو بگیر
بیا
ببین اینجا همه چی منتظر بودن ماست
اگه ما با هم باشیم ابری نمیشینه روی
صورت آفتاب و غروب
خیلی دیر به خونمون سر میکشه
دستامو بگیر تا فرصتی مونده هنوز
بذار بیتابیه دستام میون گرمای دست تو
موندگار بشه
دستامو رها نکن.
سلام
امروز را برای احساس عزیزانت غنیمت بشمار شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد
اگر قادر باشم از شکستن یک قلب جلوگیری کنم ، زندگی من به بیهودگی نگذشته است.
امیلی دیکنسون