آدمها رو عشقشون پا میزارن

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم*روزی سراغ من آیی که نیستم

آدمها رو عشقشون پا میزارن

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم*روزی سراغ من آیی که نیستم

دستمو بگیر...

دستمو بگیر

نذار تو عمق رویا غرق بشم

بذار آفتابی بشه هوای دل

بذار همخونه بشه دل های تنگ هردومون

دستتو بده به من

بیا با هم خورشیدو نگاه کنیم

شب تاریک رو رها بکن

بذار باز ماه و ستاره رو به شب هدیه کنیم

دستامو بگیر

بیا

ببین اینجا همه چی منتظر بودن ماست

اگه ما با هم باشیم ابری نمیشینه روی

صورت آفتاب و غروب

خیلی دیر به خونمون سر میکشه

دستامو بگیر تا فرصتی مونده هنوز

بذار بیتابیه دستام میون گرمای دست تو

موندگار بشه

دستامو رها نکن.  

نظرات 2 + ارسال نظر
افسانه جمعه 11 فروردین 1391 ساعت 11:38 http://gtale.blogsky.com

سلام
امروز را برای احساس عزیزانت غنیمت بشمار شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد

حسین دوشنبه 14 فروردین 1391 ساعت 09:40 http://hesabdari-68.blogfa.com/

اگر قادر باشم از شکستن یک قلب جلوگیری کنم ، زندگی من به بیهودگی نگذشته است.
امیلی دیکنسون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد