آدمها رو عشقشون پا میزارن

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم*روزی سراغ من آیی که نیستم

آدمها رو عشقشون پا میزارن

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم*روزی سراغ من آیی که نیستم

شریعتی...

مرا کسی نساخت، خدا ساخت ؛ نه آنچنان که « کسی میخواست »، که من کسی نداشتم ، کِسم خدا بود. ِکس بی ِکسان. او بود که مرا ساخت، آنچنان که خودش خواست، نه از من پرسید ونه از آن « منِ دیگر » م . من یک گِلِ بیصاحب بودم . مرا از روح خود، در آن دمید و بر روی خاک و در زیر آفتاب ، تنها رهایم کرد. مرا به خودم واگذاشت. عاق آسمان ! کسی هم مرا دوست نداشت؛ به فکرم نبود. وقتی داشتند مرا می آفریدند، کسی آن گوشه خدا خدا نمیکرد... وقتی داشتم روح میپذیرفتم ، شکل میگرفتم ، قد میکشیدم، چشمهام رنگ میخورد،چهرهام طرح میشد، فرشتهای ظریف و شوخ و مهربان و چابک پنجهای ، با نوک انگشتانِ سِحر آفرینش ، آن را صاف وصوف نمیکرد... وقتی میخواستند کارِ دل را در سینه ام آغاز کنند ، آشنایی دلسوز و دلشناس نداشتم تا برود و بگردد و از خزانه ای دلهای خوب ، بهترین را برگزیند

دکتر علی شریعتی

نظرات 4 + ارسال نظر
افسانه شنبه 24 اسفند 1387 ساعت 22:27 http://mosafere-tanha.blogsky.com

گاهی وقتها از نردبان بالا میرویم تا دستهای خدا را بگیریم غافل از اینکه خدا پایین ایستاده ونرده ها رو محکم گرفته که ما نیفتیم

حسن فیضی یکشنبه 25 اسفند 1387 ساعت 10:32 http://www.hassanfeizi.persianblog.ir

دژت-----دژت دژت دژت
توضیح:
دژت:واژه ایست مقدس از واژگان زبان دیرین مرزآبادی

نیلوفر دوشنبه 26 اسفند 1387 ساعت 12:58 http://everything2.blogsky.com

سلام
وبلاگت خیلی قشنگه. ادامه بده و بیشتر روش کار کن. حتما از این بهتر می شه.
این عنوان وبلاگ منه: کسی مرا نساخت. واسم جالب بود
به من هم سر بزن. خوشحالم می کنی

محمد یکشنبه 16 فروردین 1388 ساعت 17:57

پنجره نیستم تا در دلِ دیوارت جا بگیرم.دیوار نیستم تا خانه ات را بسازم.خانه نیستم تا شَهرت را پُر کنم.
عددی نیستم که به حسابت بخورم.
احتمال ام!...شاید ام!...تقریبا ام!
نسیمم؛آرام و رونده...که در هیچ دستی بند نمی شود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد