آدمها رو عشقشون پا میزارن

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم*روزی سراغ من آیی که نیستم

آدمها رو عشقشون پا میزارن

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم*روزی سراغ من آیی که نیستم

فقط برای تو...

دیرزمانی ست ٫برایت هیچ ننوشته ام

دل تنگی خود رادرآیینه یاد تو٫ خیره نمانده ام

شاید که٫ازلرزش دوباره این دل٫واهمه داشته ام

راستی٫

میدانستی من هنوز می ترسم....

عهدبسته بودم سکوت را از" سنگ دم فرو بسته" بیا موزم

دیرزمانی ست گونه هایم٫نافرمانی می کنند ٫اشک ها را دعوت می کنند

زمانی که جرات" دوباره داشتن" ترا به خود دادم ٫ به جای اشک رنج بردم

بگذارآنکس که ترا از دست داده است در کنارگوردوستی از دست رفته

ناله های تلخ دلتنگی سر دهد٫و اینجا من باز برایت می نویسم

راستی٫

تو میدانی حقیقت اندیشه های من چیست؟....

غمهای زندگی من٫درآغاز و پایان این جاده٫همچون مستی سردرگم اند

سستی و نا امیدیست که مرا به زمین میخکوب می کند

به نیستی و فنا می کشاند٫توده ای استخوان خسته وروحی هراسان

مجسمه سرد و مرمرین من!٫شکسته های روح تو و من همزادنند

یاد تو در این روزهای سردر گم جوانی

همچون غریقی ست که به تنها سنگ خاموش

چنگ میزند وبه راز و نیاز می نشیند

راستی٫

نمی خواهم هیچ چیز بدانم

نمی خواهم هیچ چیز بگوی

تنها برایت می نویسم...............

نظرات 3 + ارسال نظر
arshaver جمعه 8 تیر 1386 ساعت 11:30 http://arshaver.blogfs.com


ع ا ل ی ا س ت=عالی است

خیلی عالی دقیقا مثل مال من مگه نه؟

[ بدون نام ] شنبه 9 تیر 1386 ساعت 14:48

علی یکشنبه 31 تیر 1386 ساعت 09:01 http://www.alisalar.blogsky.com

سلام :
ممنون که به کلبه حقیرانه من سر زدی و نظر دادی خوشحال میشم که بازم به من سر بزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد