تورکون دیلی تک سئوگلی ایستکلی دیل اولماز
Turkün dili tək istəkli dil olmaz
ئوزگه دیله قاتسان , بو اصیل دیل, اصیل اولماز
Ozgə dilə qatsan bu asil dil asil olmaz
ئوز شعرینی فارسا- عربه قاتماسا شاعر
Oz şerini farsa- ərəbə qatmasa şaır
شعری اوخویانلار. ائشیدنلر کسیل اولماز
Şeri oxuyanlarş eşidər kəsil olmaz
فارس شاعری چوخ سوزلرینی بیزدن آپارمیش
Fars şaıri çox sozlərini bizdən aparmış
"صابر" کیمی بیر سفره لی شاعیر, پخیل اولماز
Sabir kimi bir sufrəli şaır pəxil olmaz
تورکون مثلی فولکلوری دنیادا تک دیر
Turkün məsəli fölkolöri dunyada təkdir
خان یورقانی, کند ایچره مثل دیر, میتیل اولماز
Xan yörqani kənd içərə masal dir mitil olmaz
وقتی دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهی به تو تکیه داده بودم
هر بلایی سرم اومد همه زجری که کشیدم
همه رو به جون خریدم ولی از تو نبریدم
هر جا بودم با تو بودم هر جا رفتم تو رو دیدم
تو سبک شدن تو رویا همه جا به تو رسیدم
اگه احساسمو کشتی اگه از یادمنو بردی
اگه رفتی بی تفاوت به غریبه سر سپردی
بدون اینو که دل من شده جادو به تلسمت
یکی هست اینور دنیا که تو یادش مونده اسمت
تا حالا فکرشو کردی ؟
چه خوب میشه که برگردی...
می خشکه اب دریاها
خراب میشه همه راه ها
اگه کشتیم ما امروزو میمیرن همه فرداها
قیامت میشه ما با هم نباشیم
نمی چرخه فلک... از هم جداشیم
دیگه روزی نمیمونه که شب شه
دیگه عاشق کجاست تا جون به لب شه
همه رودخونه ها بی اب شکسته قامت مهتاب
برای این دل عاشق تموم زندگی در خواب
تموم جنگلا خالی یا سیل برده یا خشکسالی
غم گلهای خشکیده زهم دنیای پاشیده
می افته چرخ از گردون میره خورشید توی زندون
می ریزن سنگا از کوهها بوی غم میده شببو ها
قیامت میشه ما با هم نباشیم
نمی چرخه فلک... از هم جداشیم
زمین و اسمون دور میشن از هم
میشینه گرد غم بر روی عالم
می افته چرخ از گردون میره خورشید توی زندون
میریزن سنگا از کوهها بوی غم میده شببو ها
زمان و ساعتش وامیسته از کار
طبیعت از طبیعت میشه بیکار
دیگه روزی نمیمونه که شب شه
دیگه عاشق کجاست تا جون به لب شه
نمیبینم دیگه قشنگیارو
سیاه میبینه چشمام رنگیارو
به چشم من که این جوره تو که نیستی چشام کوره
مثل اب رو اتیشه تو باشی دنیا خوب میشه
پشت سرم گریه نکن مسافرم مسافرم
اشکاتو هی هدر نده باید برم باید برم
جلوی راهمو نگیر نزار منم گریه کنم
صلاحمون اینه عزیز باید برم سفر کنم
طاقت اشکاتو ندارم تو رو خدا بزار ببارم
خدا نخواست قسمت اینه که من تو رو تنها بزارم
تو رو خدا گریه نکن این قدر نگو نرو نرو
بغضم داره می ترکه این قدر نگو نرو نرو
این جوری بی تابی نکن الهی قربونت برم
خدا نگهدارت باشه باید برم باید برم
ازت تمنا میکنم بگذر تو از گناه من
دیگه تمومه عمرتو نمون تو چشم به راه من
نگو که بی وفا بودم قسمت ما همین بوده
نفرین نکن عزیز من جدایی تو کمین بوده
کاش که دلم پیش تو بود واسه همیشه تا ابد
یکی نبود بهم بگه.... اخه نمیشه تا ابد
دیگه گریه نمی کنم فرصتمون تموم شده
به پای این فاصله ها این عمره که حروم شده
آروم برو از دیار ما اهل یک جا نبودیم
منم میرم از خاطرت ما فکر فردا نبودیم
مثل تموم قصه ها مجنون بازم دوره عزیز
کلبه ی عاشق دلم بی تو سوت و کوره عزیز
ازت تمنا میکنم بگذر تو از گناه من
فقط اینو یادت باشه نمیری از نگاه من ......
چه لطیف است حس آغازی دوباره ...
وچه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز نفس کشیدن ...
و چه اندازه عجیب است ...
روز ابتدای بودن ...
وچه اندازه شیرین است امروز ...
روز میلاد تو ...
روز تو ...
روزی که آمدی ...تولدت مبارک عزیزم
داغلار باشی دومان دیر،
ائله دومان دیر یار،
ائله دومان دیر
آیریلیق اولومدن،
منه یامان دیر یار،
سویله ندیر بو ادالار،بو ایشوه، بو ناز،
واللاه بو گوزللیک،
سنه ده قالماز، یار ...
Daghlar bashi DUUMAN dir
ela DUUMAN dir yar
ela DUUMAN dir
Airiligh olumdan
mana yamandir yar
Soyla nadir bu adalar bu iishva bu naz
vallah bu gozallik sandada galmaz
عید رمضان آمد وماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
عید سعید فطر بر روزه داران درگه الهی مبارک باد
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند
وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است
وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است
وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است
وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم