آدمها رو عشقشون پا میزارن

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم*روزی سراغ من آیی که نیستم

آدمها رو عشقشون پا میزارن

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم*روزی سراغ من آیی که نیستم

شراب...

 

آن عاشق دیوانه که این خمار مستی را ساخت
                      معشوق و شراب و می پرستی را ساخت
بی شک قدحی شراب نوشید و از آن
                  سرمست شد این جهان هستی را ساخت
نظرات 2 + ارسال نظر
هیس پنج‌شنبه 28 مرداد 1389 ساعت 23:27 http://l-liss.blogsky.com

شعر قشنگی بود
ممنون

افسانه جمعه 29 مرداد 1389 ساعت 10:01 http://mosafere-tanha.blogsky.com/

سلام

ازخدا پرسیدم خدایا چه چیزی تو را ناراحت میکند خداوند فرمودند : هر وقت بنده ای با من سخن میگوید چنان به حرفهای او گوش میدهم که گویی به جز او بنده دیگری ندارم ولی او چنان سخن می گوید که انگار من خدای همه هستم الا او

زیبا بود مثل همیشه

فعلآ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد