آدمها رو عشقشون پا میزارن

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم*روزی سراغ من آیی که نیستم

آدمها رو عشقشون پا میزارن

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم*روزی سراغ من آیی که نیستم

حتی اگر نباشی...

می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را

می جویمت چنانکه لب تشنه آب را

محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح

یا شبنم سپیده دمان آفتاب را

بی تابم آنچنانکه درختان برای باد

با کودکان خفته به گهواره تاب را

بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل

یا آنچنانکه بال پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی، می آفرینمت

چونانکه التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی

با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را

     

                                                     "قیصر امین پور"

نظرات 3 + ارسال نظر
شکوفه سه‌شنبه 20 اسفند 1387 ساعت 22:19 http://www.booseeshgh.blogsky.com

سلام جالب می نویسی قشنگه تصاویر با مزه ای داری بهم سر بزن

افسانه چهارشنبه 21 اسفند 1387 ساعت 15:24 http://mosafere-tanha.blogsky.com

سلام خوبین؟
شعر خیلی زیبایی بود

آنچه که هستی هدیه خداوند به توست و آنچه خواهی شد هدیه تو به خداوند است ، پس بی نظیر باش . .
************************************
همه چیز در پایان خوب است. اگر خوب نباشد بدانید که هنوز به نقطه پایان نرسیده است

فعلآ

افسانه جمعه 23 اسفند 1387 ساعت 14:04 http://mosafere-tanha.blogsky.com

سلام

غریب است دوست داشتن.وعجیب تر از آن است دوست داشته شدن...
وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ... ونفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده ؛ به بازیش می‌گیریم ......
هر چه او عاشق‌تر ، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر ، ما بی رحم ‌تر . تقصیر از ما نیست ؛ تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به
((گوشمان خوانده شده‌اند))

آپم خوشحال میشم یه سر بزنین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد